نبرد انتظارها
ونرید أن نمن على الذین استضعفوا فی الأرض ونجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثین
مقوله انتظار منجی و موعود بین تمام ادیان مقوله ای مشترک است. هندو ها از کلکی و تجلی خدای ویشنو می گویند،زردشتیان منتظر سوشیانت،یهودیان چشم به راه ماشیح و مسیحیان در انتظار بازگشت دوم مسیح و برقراری ملکوت خدا در آسمان ها هستند. ما مسلمانان هم که منتظران مهدی موعود هستیم. همه منجی باوران در انتظار کسی هستند که روزی خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد و صلح و دوستی می کند. تصویری که از حکومت این منجی داده می شود تقریبا در کتب مقدس ادیان سرشار از ارامش،امنیت و صفاست.
معمولا نکات مشترک باعث انسجام و اتحاد هستند و می تواند یکی از مباحث گفتگوی ادیان به شمار روند.اما در رابطه با بحث منجی گرایی با وجود این اشتراکات و با وجود انتظار دوره ارامش و صلح، نبردها و اختلافات اساسی به وجود آمده است. مثلا در مسیحیت گروه هایی به نام هزاره گرایان وجود دارند که معتقدند باید برای ظهور ناگهانی و غیرمنتطره مسیح زمینه سازی کرد. این زمینه سازی ها ملزوماتی دارد که موجب تقابل و اختلاف اسلام و مسیحیت می شود.برقراری حکومت مسیحایی در اورشلیم، نزدیک تر شدن به زمان بازگشت مسیح با ورود بیشتر یهودیان به فلسطین،و به قول آیزنهاور ریس جمهور امریکا در دهه پنجاه "تسخیر افکار انسان ها" ایجاد حکومت جهانی آمریکایی. شعار ریگان برای جنگ برای نابودی دشمنان و ایجاد حکومت هزار ساله مسیح،نظریه نظم جهانی بوش پدر و منبع شرارت خواندن ایران، عراق و کره شمالی از سوی بوش پسر همه خط سیری مشترک را دنبال می کند. فوکو یاما از باور مهدوی شیعه بیم می دهد و معتقد است دو بال سرخ شهادت و سبز انتظار پویایی مکتب تشیع را در پی داشته.
موضع گیری های جنگ طلبانه غربی ها ی مسیحی منشاء عقیدتی دارد. جنگ ارمگدون که نبرد سختی بین شرقی ها و غربی های یهودی-مسیحی است در کتاب مقدس پیشگویی شده . مسیحیان افراطی با استناد به کتاب مقدس تفاسیر بسیار افراطی از این نبرد ارائه می دهند . ایستگاه های تلویزیونی و ماهواره ای، رادیو ،کتب و فیلم هایی که در این زمینه نوشته می شوند همه سیاست مشترکی رادنبال می کنند. کشیش های افراطی مثل جری فاول و بسیاری از رهبران مسیحیت صهیونیست در برنامه های زنده و پخش ، با سخنرانی های هیجان انگیز آتش جنگ افروزی را در میان مخاطبان افزایش می دهند به طوری که سربازی که به عراق اعزام می شود با اندیشه مومنانه آخرالزمانی به این کار تن در می دهد .تقربیا بیشتر شبکه های تبشیری از اسرائیل و سیاست های اشغال گرانه آن حمایت می کنندو سرزمین های مقدس را متعلق به یهودیان می دانند. فضای صهیونیستی حاکم بر سیاست های مسیحیان و تلاش مسیحیت صهیونیسم همواره در سیاست گذاری غرب تاثیر گذار بوده است. در شبکه های ماهواره ای و اینترنتی هم این سیاست به نحو آشکاری پیگیری می شود به طوری که در برنامه های خود به صراحت از سیاست های رژیم صهیونیستی حمایت کرده و آن را تایید می کنند. برتری قوم یهود و گستره سرزمین مقدس از نیل تا فرات، جمع آوری کمک و حمایت برای بازسازی معبد اورشلیم و شهرک سازی و تبلیغ تورهای گردشگری به سرزمین اشغالی از دیگر اقدامات آنها در تقویت و حمایت از رژیم غاصب و ستمگری است که جنایات آن ننگین ترین ورق های تاریخ را به خود اختصاص داده است. جای تعجب و شگفتی است که این شبکه ها و جریان ها بر محبت و عشق تاکید دارند و از کمک به مظلومان و بینوایان و همدردی با آنان و مژده به محبت و عشق مسیحایی دم می زنند.حمایت های این گروه ها از اسرائیل به خاطر زمینه سازی بازگشت دوم مسیح است. البته می توان گفت یهودیان نیز به نحوی قربانی این اندیشه اند. چرا که اعتقاد براین است که با امدن عیسی بسیاری از انها کشته می شوند و گروهی هم به مسیحیت رو می آورند و در واقع چیزی از یهودیت نخواهد ماند.
در واقع چیزی که از این نسخه از انتظار موعود به جا مانده ، جنگ و خونریزی و اشغال است. این اموزه دست آویز عده ای شده تا سیاست های سلطه جویانه خود را در سطح جهان پیش ببرند.
کتاب " در انتظار جنگ بزرگ" نوشته گریس هال سل با ترجمه خسرو اسدی به این موضوع می پردازد.
- ۹۲/۰۴/۰۲