دین رسانه ای

رسانه،دین،جامعه

دین رسانه ای

رسانه،دین،جامعه

ادع الی سبیل ربّک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالّتی هی احسن- سوره نحل آیه125

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۰
خرداد

تله ونجلیسم

تله ونجلیسم به معنای تبلیغ دین از طریق تلویزیون است.این اصطلاح بیشتر برای فعالیت های تلویزیونی و رادیویی یک جریان مسیحی به  نام اونجلیست ها(انجیلی ها ) به کار می رود. اونجلیست ها که در قرن هفده سر برآوردند و امروزه در سراسر جهان پراکنده هستند  به بازگشت به کتاب مقدس معتقد هستند.تله ونجلیست ها معتقدند باید معنویت را به جامعه فساد زده برگرداند و به نوعی تفکرات هزاره گرایی دارند.آنها معتقدند که دوره مصیبت عظمی قبل از بازگشت دوم مسیح آغاز می شود. تله ونجلیست ها معتقدند برای اینکه زمینه را برای بازگشت مسیح مهیا کنیم باید پیام انجیل را منتشر کرد. بنابراین فعالیت های تبشیری و تبلیغی شان در قالب بر نامه های تلویزیونی ،ماهواره ای آنلاین روز به روز افزایش می یابد به گونه ای که بیش از هزار کانال رادیویی و تلویزیونی با رویکرد اونجلیستی فعال هستند.  ناگفته نماند که اونجلیست ها با استفاده از آموزه هایی که برای مهیا سازی بازگشت دوم مسیح دارند مشارکت های سیاسی وسیعی دارند. اونجلیست ها  در آمریکابا لیبرالیسم سکولار مخافت کرده و طرفدار حزب محافظه کار جمهوری خواه هستند.. طرفداری از رونالد ریگان و جورج بوش و... در برنامه های آنها مشهود بوده است.در میان اونجلیست ها برخی ازآنها که شبه نظامی هستند معتقدند تمام دنیا باید مسیحی شود تا مسیح بیاید. اونجلیست ها از صهیونیسم حمایت می کنند چرا که معتقدند باید به واسطه آنها تغییراتی صورت گیرد تا زمینه بازگشت مسیح فراهم آید.تخریب مسجد الاقصی و بنا شدن دوباره معبد سلیمان و آغاز جنگ آرمگدونبا محوریت آمریکا و انگلیس از این دست فعالیت ها خواهد بود.برخی از تله ونجلیست های مشهور در برنامه های تلویزیونی خود  به صراحت به اسلام حمله می کنند. این گروه های مذهبی برای حکومت های غربی حکم سنگرهایی را دارند که در خط مقدم تأمین منافع سیاسی ـ اقتصادی آنها فعالیت می کنند، در  حالی که کسوت مؤمنانی پرهیزگار و خیرخواه را به خود گرفته اند که انگیزه بخش تمامی اعمال آنها، ترس از خدا و میل به انجام کار نیک است. بر اساس تعریفی که آنها از خود و مأموریت خود ارائه داده بودند، به نظر می رسید که همه آنها سرسختانه اعتقاد دارند که مسیحیت به عنوان تنها راه رستگاری، انگیزه بخش آنها است و اسلام و سایر مذاهب، راه هایی هستند که به دوزخ ابدی ختم خواهند شد. برخی از آنها اسلام را  یک ابداع شیطانی توصیف کرده اند.

آقای یاگیندر سیکاند در مقاله ای که به انجیلی ها می پردازد این گونه می نویسد:

همانطور که منتقدان بسیاری از جمله چند تن از خود مسیحیان اشاره کرده اند، اشتیاق آتشینی که مسیحیان انجیلی سفید پوست را در تلاش نومیدانه برای نجات جان های «گمراه شده»، گروه گروه به طرف «جهان سوم» از جمله کشورهای مسلمان می کشاند، بازتابی است از تداوم همان گفتمان امپریالیستی ـ اروپایی قرن نوزدهم که «بومیان» را به عنوان اقوامی واقع در آن سوی مرز تمدن می دید. امروزه با توجه به اینکه مسیحیت در غرب تقریباً مرده است، چگونه می توان هجوم انجیلی های آمریکایی و اروپایی به جهان سوم را توضیح داد؟ کاملاً پیداست که این امر هیچ ارتباطی با نیات مؤمنانه صرف ندارد یا ارتباط اندکی دارد، به این دلیل که سقوط مذهب در غرب، بسیار روشن تر از بقیه جهان است و این موضوع اقتضا می کند که میسیونرهای مسیحی، فعالیت در غرب را به نسبت جاهای دیگر، وظیفه ای اضطراری تر قلمداد کنند. از این رو برای توضیح این پارادوکس آشکار، باید به سراغ عوامل دیگری رفت. از بررسی دقیق برنامه کار گروه های انجیلی در جهان سوم، معلوم می شود که بنیاد گرایی مسیحی در کلیت خود، در آن بخش از جهان که ما قرار داریم، به هیچ وجه میسیون مذهبی ساده ای نخواهد بود. همان گونه که بسیاری از افراد معتقدند، اکثر گروه های انجیلی که در جهان سوم فعالیت می کنند، صرفاً سنگرهای خط مقدمی برای سازمان ها و دولت های غربی محسوب می شوند که به ترویج منافع و اهداف راهبردی پنهان آنها یاری می رسانند. این امر به روشنی از رابطه صمیمانه بین بنیاد گرایان مسیحی با دولت بوش معلوم می شود.

۱۵
خرداد

از آنجایی که نمی دانم به چه دلیل ادامه مطلب پست های من نمایش داده نمیشه  شما می توانید ادامه مطلب "زندگی دوم" را اینجا ببینید.


مفهوم زندگی دوم  مقوله ای نیست که محدود به زندگی شخصی باشد.در فضای مجازی زندگی دوم به تبع محیط تکنولوزیک بوجود آمده است. این پدیده، پدیده ای شناخته نشده است. گزارش امریکایی ها و فرانسوی ها و انگلیسی ها حاکی از این است که این پدیده در فضای فرهنگی  را خطری جدی می دانند  . فرانسه فیلمی را به نام جهان دیگر ساختند که به انگلیسی به آن بلک هون  می گویند. نود درصد کاراکترها و آواتارهای زندگی دوم کاذب هستند. برای اولین بار بشر با پدیده ای روبرو می شود که بنیانش در این حوزه  بر دروغ است  هر کس به سادگی آواتار غیر خودش را ترسیم میکند.نظام اجتماعی و زندگی که بالای نود درصدمولفه ها و فاکتورهای آن بر پایه دروغ است در تاریخ بشریت  که موقع ترسیم مجاز به اسطوره می پرداخت متمایز است. وقتی فرد نمی تواند شخصیت خاصی باشد انگاره های ذهنی اش را درقالب شخصیت های اسطوره ای عرضه می کند. ما از عصر اسطوره گرایی گذر کرده و به آواتاریسم رسیدیم. انسان ها نفسانیات خود را در قالب اسطوره ای به شکل آواتار عرضه می کنند. حقیقتی که در ذهن است تجلی می کند در قالب یک آواتار و به این صورت حقیقت متکثر می شود.آسیب های جدی در این مورد وجود دارد:

هدر رفتن نیروی کار: ده ساعت صرف وقت نیروی کار پای اینترنت و فضای مجازی در جامعه سرمایه داری نیروی کار از دست رفته است.

وقتی فرد خودی مجازی ترسیم می کند و با آن زندگی می کند و بعد با خود واقعی اش مواجه می شود دچار مشکلات روحی میشود. ضعف تحصیلی در میان دانش آموزان مدارس،اقدام به خودکشی،از خود بیگانه شدن از دیگر آسیب های این سبک زندگی است. هر کس حقیقت را با خودش و در خودش تعریف می کند.

باید از خود پرسید چرا کشوری که به لحاظ  فرهنگی لیبرال است فیلمی هشدار دهنده می سازد از این پدیده ابراز نگرانی می کند؟

تحول تطور اجتماعی:400 تا 500 سال طول می کشید تا جامعه ای ساخته بشه: جامعه مدینا-مدنی،جامعه شهری هخامنشیان در ایران- پولیس یونانی، جامعه متمدن ،جامعه بورزوایی... جوامعی بودند که در گذشته به مرور ساخته شده اند.هر چند صد سال یک جامعه شکل می گرفته. اما در طول بیست و پنج سال گذشته دنیای ما شاهد پدید آمدن چهر جامعه بوده :

 جامعه اطلاعاتی: در این جامعه  شما منفعل بودید. رابطه یک سویه ای وجود داشته

- جامعه دانش: پردازش اطلاعات و تعامل دوسویه. مثلا در بازی کامپیوتری نقش بازی می کنید. کارگردانی می کنیدو.....  یکی از نتایج چنین پدیده ای این است که مثلا  بازار سینما راکد میشود که این  معلول تغییر از جامعه اطلاعات خوانی به جامعه دانش است.جامعه ای که ما الان در آن زندگی می کنیم  عبور از جامعه اطلاعاتی به جامعه دانش است.پادکست ها، وبلاگ ها،ویکی هاو.... زندگی دوم نتیجه جامعه دانش پایه است.

- جامعه virtualدر حال حاضر در حال ساخته شدن است و تا چند سال آینده جامعه الحاقی پدید خواهد آمد.

-جامعه الحاقی: تقریبا در سال نود و شش و هفت همه جنبه های زندگی برخی جوامع شهری را احاطه می کند. جامعه الحاقی آخرین نوع این جوامع است و نوعی ایمپلنت صورت میگیرد و فضای سایبر را به الحاق به انسان می کشاند.

بنابراین در یک نسل ما شاهد شکل گیری چهار جامعه هستیم  یک نسل باید این چهار لایه را بگذراند. اگرروند شکل گیری این چهار جامعه در این نسل مدیریت نشود با نسلی از خودبیگانه مواجه خواهیم شد.

چه باید کرد:

اولین و اساسی ترین مرحله واکسیناسیون است. با آگاهی دهی در مورد این پدیده می توان به صورت واکسینه شده در معرض آن بود.

مرحله دوم: مدل فرهنگی 5هزار ساله ایرانی و هزار و چند صد ساله اسلامی است. تهدید را مصادره کنیم و از فرهنگ خود به آن ترشح کرده و در اختیارش بگیریم . مکتب ایرانی مکتب اصالت موقعیت است. مغولها اینجا آمدند و مسلمان برگشتند...

نباید دنیای دیجیتالی، بازی های رایانه ای و زندگی دوم  را صرفا نوعی سرگرمی بدانیم. در گذشته تفکر و عقیده را در قالب کتاب ،شعر و رمان  ارائه می دادند. امروزه تفکرات را در قالب بازی ها ی رایانه ای و انیمیشن وسینما می برند و هنوز جامعه ما این را سرگرمی می دانند. فلسفه امروز در سینماست و متاسفانه نه اساتید فلسفه ما و نه سینماگران ما متوجه این موضوع نیستند.

 در کنار زندگی دوم مقوله جهان موازی مطرح است که به موازات این عالم بی نهایت عالم  مشابه وجود دارد . ما زندگی دوم ذهنی و زندگی دوم مجازی داریم که ترکیب این دو جهان موازی را به وجود می آورد.جهان موازی ذهنی است و سایبرنتیک است.

آواتاریسم، جهان موازی، زندگی دوم و جامعه مجازی ستون های اصلی فرهنگ آینده است و باید نسبت به آنها آگاهی داشت . بنابراین باید نسل جوان مشارکت داشته باشد و دوره چهارگانه  را طی کرده و به بالندگی برسد.

۱۲
خرداد

خلاصه ای از سخنرانی دکتر حسن عباسی اینجاست. با تشکر از مدیر محترم "منستان" که لینک سخنرانی ها را فرستادند. ان شاءالله به شرط حیات گزیده ای از چند مقاله در این مورد را هم در آینده خواهیم داشت.


تکنولوزی در حال متحول کردن فرهنگ است.ما شاهد دیجیتالیزیشن و دیجیتالی شدن زندگی انسان ها که از مولفه های کلیدی جهانی شدن هست می باشیم. ضریب نفوذ دیجیتالی شدن به قدری جدی است که ما تا سال 1400 ما در تراز 6 کشور اول دیجیتالی هستیم. سیزده مگا ترنت(ابر روند) برای جهان پیش رو در نظر گرفته شده که یکی از آنها  دیجیتالی شدن هست.

۰۹
خرداد

مسیحیان همواره به امر تبشیر و تبلیغ اهتمام ویژه داشته و براساس این آیه کتاب مقدس که" بروید و شاگردان بسازید" تبلیغ  را در راس کارهای خود قرار داده اند. رسانه و به ویژه ماهواره بهترین ابزاری است که مسیحیت از آن بهره بسیار جسته. چند کانال ماهواره ای مسیحی:

شبکه ماهواره ای تی بی ان :

مهم ترین شبکه تبلیغ مسیحیت است و پنجاه استودیوی بزرگ و بیش از پانصد ایستگاه تلویزیونی دارد. و در سراسر جهان به زبان ها و حتی لهجه های محلی به پخش برنامه می پردازد. بنیان گذاران این شبکه پل کراچ و جن کراچ هستند که هردو پنتیکاستی بوده و فضای حاکم بر اکثر کانال های مسیحی هم پنتیکاستی است. (پنتیکاست ها یک جریان بزرگ مسیحی هستند که به تجربه ینی و مواجهه مستقیم با خدا تاکید دارند.

نجات تی وی:  یکی ازکانال های ماهواره ای تی بی ان است . مخاطبین این شبکه فارسی زبانان جهان هستند.این کانال فعالیت خود را در سال 2003 اغاز کرد و در حال حاضر بیست و چهارساعته به فعالیت می پردازد.مدیر این شبکه رضا صفاست و ادعای شفادهی دارد او بیشتر مسلمانان و هندو  ها را مورد خطاب قرار می دهد و سعی در تبشیر مسیحیت در میان این افراد دارد با فیلم سریال کارتون موعظه شفا و موسیقی و همه  با محوریت تبشیر مسیحیت 


یکی از اهداف این شبکه بنا بر اعلام خودشان در سایت  شان طرح ریزی و تاسیس کلیساهای مخفی در خاورمیانه است .


ست سون پارس : به زبان فارسی  تاسیس در سال2006که اکثر مخاطبان ان جوانان و نوجوانان هستند ......


محبت تی وی: در سال 2005 تاسیس شد. این شبکه با پخش برنامه های مختلف و شهادت نو ایمانانی که از ناکارآمدی اسلام و تحولات شگفت انگیز ایمان مسیحی می گویند به اسلام حملات توهین آمیزی می کنند و مقدسات اسلامی را به باد تمسخر می گیرند.




به طور خلاصه از روش های تبلیغی آنها (در فضای ایران ومناطق مسلمان نشین)می توان به موارد زیر اشاره کرد:


- به کار گیری بعد احساسی مخاطب و تحت الشعاع قرار دادن قدرت تفکر و اندیشه اش


-استفاده از خلا موجود و جذب افرادی که به نوعی ازمحرومیت  های مالی، اجتماعی، عاطفی و... برخوردار بوده اند.


-تخریب دین اسلام و شخصیت های مقدس و کم رنگ جلوه دادن مفاهیمی چون امام، ولایت، عصمت و شریعت


- ناکارامد جلوه دادن اسلام و آموزه های آن


- معجزه آسا بودن ایمان در مسیح


-ایجاد شبهات و تکراری و نامفهوم جلوه دادن نماز، ذکر و اعمال عبادی اسلام


- مصاحبه با افرادی که مسیحی شده اند و القای رشد آن حتی در میان قشر طلبه و مذهبی


-حمایت از سیاست های صهیونیسم و برتری قوم یهود


- تغییر سبک زندگی مخاطبین و غربی کردن آن از طریق رواج موسیقی، برنامه های متنوع و جذاب، فیلم و برنامه های ترکیبی.

۰۹
خرداد

منظور از second life یا زندگی دوم چیست؟


زندگی دوم مفهومی است که از سال 2003  با شرکت لیندن لب به وسیله فیلیپ روزدیل در فضای مجازی ظهور کرد. در این سبک زندگی افراد آواتارهای دلخواه خود را به عنوان ساکنین این سرزمین مجازی ترسیم می کنند. در این فضا افراد نوع دیگری از زندگی را خلق می کنند و می توانند به وسیله اواتارهای خود همسایه و همکار و محله داشته باشند. به داد و ستد و فعالیت بپردازند و طبق سیستم مالی این فضا درآمد داشته باشند. برای عضویت در این سرزمین باید هزینه پرداخت و بر اساس امکاناتی که فرد می خواهد داشته باشد هزینه ها متغییر است. در این سبک زندگی فرد می تواند جنسیت،ظاهر و موقعیت شغلی و اجتماعی اش را آن گونه که دوست دارد تعیین کند. 

 زندگی دوم در کشور ما بیشتر در حد یک بازی رایانه ای شناخته شده در حالی که موسس آن معتقد است این گونه نیست. این سبک زندیگی  مورد استقبال قرار گرفته و زندگی اول و حقیقی را هم تحت الشعاع قرار داده به گونه ای که می توان پول لیندن را به دلار در آمریکا تبدیل کرد و سرمایه گذاری اقتصادی داشت. حتی برخی کشورها تقاضای داشتن سفارت خانه در این سرزمین را دارند.

در حال حاضر به دلیل سرعت پایین اینترنت در کشورما و بازی تلقی کردن این سبک زندگی ،شاید زندگی دوم چندان جدی گرفته نشود اما دیر یا زود این سبک زندگی هم جای خود را در جامعه ما باز خواهد کرد و بهتر است متولیان فرهنگی کشورمان هشیارانه در این رابطه عمل کنند.

جدای از جذابیت ها و خلاقیت هایی که در این سبک زندگی می توان یافت باید به آسیب های آن هم توجه داشت. این سبک زندگی به راحتی قابلیت این را دارد که چارچوب های هنجاری یک جامعه را تغییر دهد و مدل های خود را جایگزین کنند. می تواند موجب نوعی فردگرایی در میان افراد شود و مشارکت های اجتماعی در زندگی واقعی را کاهش دهد. و می تواند به جای واقع گرایی نوعی خیال پردازی و توهم را جایگزین کند و.......

۰۸
خرداد


از کتاب «ماه به روایت آه» به قلم ابوالفضل زرویی نصرآباد روایت می‌شود
راوی این داستان، «لبابه» همسر حضرت عباس(ع) است.
Inline image 1
مهربان‌تر از مادر، محرم‌تر از خواهر، مقاوم‌تر از کوه، زیباتر از حور و روح‌نوازتر از نسیم صبح... این صفات نادره، تنها چند شاخه گل از گلستان وجود مادر همسرم، فاطمه ام‌‌البنین است. آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمی‌گوید و در عین هیمنه و شکوهمندی، چنان لطیف و نجیب است که بی‌ترس از ملامت و سرزنش، می‌توانی ساعت‌ها با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
۰۸
خرداد

به یاری خدا و نگاه مهربون اهل بیت تصمیم دارم مطالبی را که در وادی دین،رسانه و جامعه مطالعه میکنم در اینجا با دوستان به اشتراک بگذارم. اولین پست را روز شهادت برکت شهرمان حضرت احمد بن موسی میذارم به این امید که ایشان را در حق طلبی ، شناخت امام زمانم و تسلیم ولایت بودن سرمشق خود قرار بدم.